nothing's gonna change my love to you

you ought to know by now how much i love you

one thing you can be sure of 

i never ask for more than your love

the world may change my whole life trough

but nothing's gonna change my love for you 

ino bedoon hichvaght eshgham behet kam nemishe

وای چه حس و حالی دارم تو رویا به تو رسیدم

نمیدونم ولی انگار تو رو دوست دارم تورو دوست دارم شدیدا

تو رو دوست دارم شدیدا

از حالا تا به همیشه

حس خوبی که به تو دارم

یه لحظه کم نمیشه

من شدیدا آرزومه تا ابد تو رو ببینم

تو چشات ستاره داری منم عاشق همینم

تو شدیدا پیش رومی حتی تو خواب و رویا

تا به تو فکر می کنم عطر تو می پیچه اینجا

♫♫♫

♫♫♫

یه جورایی نمیتونم تو رو رو چشام نذارم

نمیشه بدون عشقت لحظه ای دوم بیارم

تو تمام زندگیمی کسی خوبی تو نداره

چشامو رو هم میزارم تا ببینمت دوباره

من شدیدا آرزومه تا ابد تو رو ببینم

تو چشات ستاره داری منم عاشق همینم

تو شدیدا پیش رومی حتی تو خواب و رویا

تا به تو فکر می کنم عطر تو می پیچه اینجا

♫♫♫

وای چه حس و حالی دارم تو رویا به تو رسیدم

نمیدونم ولی انگار تو رو دوست دارم تورو دوست دارم شدیدا

تو رو دوست دارم شدیدا

از حالا تا به همیشه

حس خوبی که به تو دارم

یه لحظه کم نمیشه

من شدیدا آرزومه تا ابد تو رو ببینم

تو چشات ستاره داری منم عاشق همینم

تو شدیدا پیش رومی حتی تو خواب و رویا

تا به تو فکر می کنم عطر تو می پیچه اینجا

زیر این طاق کبود، یکی بود، یکی نبود

مرغ عشقی خسته بود، که دلش شکسته بود

اون اسیر یه قفس، شب و روزش بی نفس

همه آرزوهاش، پر کشیدن بود و بس

تا یه روز یه شاپرک، نگاشو گوشه ای دوخت

چشش افتاد به قفس، دل اون بد جوری سوخت

زود پرید روی درخت، تو قفس سرک کشید

تو چش مرغ اسیر، غم دلتنگی رو دید

دیگه طاقت نیاورد، رفت توی قفس نشست

تا که از حرفهای مرغ شاپرک دلش شکست

شاپرک گفت که بیا تا با هم پر بکشیم

بریم تا اون بالاها سوار ابرها بشیم

یه دفعه مرغ اسیرنگاهش بهاری شد

بارون از برق چشاش روی گونش جاری شد

شاپرک دلش گرفت وقتی اشک اونو  دید

با خودش یه عهدی بست نفس سردی کشید

دیگه بعد از اون قفس رنگ تنهایی نداشت

توی دوستی شاپرک ذره ای کم نمی ذاشت

تا یه روز یه باد سرد، میون قفس وزید

آسمون سرخابی شد سوز برگ از راه رسید

شاپرک یخ زد و یخ، مرد و موندگار نشد

چشاشو رو هم گذاشت دیگه اون بیدار نشد

مرغ عشق شاپرکو به دست خدا سپرد

نگاهش به آسمون، تا که دق کردش و مرد

با تو ، به عشق تو ، یک قصه دیگر ، قصه من و تو !

با تو ، در کنار تو ، قصه از نو ، نفسی دیگر !

یک نفس تازه از یک دیدار عاشقانه ، از نگاه مهربان تو به چشمهایم!

با تو بودن خاطره ایست همیشه ماندگار ، اما بی تو بودن قصه ایست از یک روز تلخ که

 از ذهن فراموش شده ، اما از دل بیرون نمیرود و اعماق دل را میسوزاند!

با تو ، همیشه با تو ، تا آخرش با تو ، حتی لحظه مرگم نیز با تو... چقدر شیرین است!

شیرین است به شیرینی طعم بوسه های تو !

با تو ، در آغوش تو ، قلبم برای تو تا ابد ، تا آن لحظه که دیگر طلوعی را نخواهم دید

 تو را میبینم که زندگی منی ، یک غروب شیرین ، از یک زندگی عاشقانه ، زندگی که 

عشقمان در آن پا برجاست  ، لحظه های گرمیست ، به گرمی آغوش مهربان تو !

بگذار قصه من و تو نیمه تمام بماند ، تا آنجا که داستان میگوید ما در کنار همیم و چند

صفحه سفید از این کتاب ، یعنی چند صباح دیگر تا ..........از عشق هم مردن!

قصه من و تو حقیقتیست بی پایان ....

یکی بود ، یکی نبود .... تو بودی و من نبودم !

زیر گنبد کبود .....  تو بودی و من نیز آمدم !

حالا دیگر تو هستی و یک مجنون !

قصه من و تو اگر قصه است ، به این خاطر است که مثل من و تو کسی نیست عاشق

باشد و دیوانه !

یک عشق پاک ، دو قلب ساده و یکرنگ سرگذشت دو عاشق از امروز تا لحظه مرگ

قصه ایست از من و تو !

بهتر است که در پایان این کتاب نوشته شود ::: این داستان تا ابد ادامه دارد !

تا ابد ، با تو ، در کنار تو ، به عشق تو ادامه دارد  قصه من و تو!

When I\'m with you

When I\'m with you

When I\'m with you you you

You... when I\'m with you

What good\'s a memory

Without you there with me

The morning sun ain\'t the same

Without you here

You are the summer breeze

The wind blowing through the trees

You make the loneliness

All just disappear

Nothing replaces your touch

Never stop believing in us

They try to break us

But we stand strong in love

They\'ll be no distance too far

I gotta be where you are right where you are

I don\'t wanna face this world alone

Without you by my side

You\'re the only one

That makes it feel like home

And I need you in my life

When you\'re not around I\'m feeling

Like a piece of me is missing

When it feels like the day is closing in

Somehow I find the faith

To make it through


What\'s a photograph

If you\'re not in the other half

Why even dream

If I\'m not dreaming of you

You make me a better girl

Promise I\'ll do all I can

Your love keeps me bringing me

Closer to the truth

Nothing replaces your touch

Never stop believing in us

They try to break us

But we stand strong in love

They\'ll be no distance too far

I gotta be where you are right where you are

I don\'t wanna face this world alone

Without you by my side

You\'re the only one

That makes it feel like home

And I need you in my life

When you\'re not around I\'m feeling

Like a piece of me is missing

When it feels like the day is closing in

Somehow I find the faith

To make it through

Hey,

I questioned whether time or fate

Would ever show me a sign

The moment I saw you

That\'s when I knew

I feel it when I\'m with you

I don\'t wanna face this world alone

Without you by my side

You\'re the only one

That makes it feel like home

And I need you in my life

When you\'re not around I\'m feeling

Like a piece of me is missing

When it feels like the day is closing in

Somehow I find the faith

To make it through

When I\'m with you

When I\'m with you

When I\'m with you you you

When I\'m with you

صدایم کن ، که صدایت آرامش وجود من است!

نگاهم کن ، که درون چشمانت برایم طلوع یک دنیا عشق و محبت است!

دعایم کن ، که دعای تو تضمین فرداهای زیبای با تو بودن است !

نوازشم کن ، که دستان پر مهرت گرمی گونه های سرد و خیسم است !

باورم کن ، که با باور تو من عاشقترینم!

اشکهایم را پاک کن ، حالا نگاهم کن ، کمی با من درد دل کن ، مرا آرام کن !

بگذار سرم را بر روی شانه هایت بگذارم ، بگذار دستانت را بفشارم ، بگذارم بگویم چقدر

دوستت دارم ، مرا باور کن !

با آن چشمهای زیبایت نگاهم کن ای عشق من ، نگاه تو مرا دیوانه تر میکند!

نگاه زیبایت را باور دارم ، زیرا درون آن یک دنیا محبت میبینم !

نگاهت را باور دارم زیرا در نگاهت معنای واقعی عشق را می بینم و کلمه دوستت دارم

را میخوانم و با تمام وجود حس میکنم که چقدر مرا دوست داری !

با نگاه عاشقانه ات نام مرا صدا میکنی و میگویی که تنها مرا داری !

با نگاه عاشقانه ات راز دلت را میدانم و میگویم که محرم رازهایت هستم

نگاهم کن که نگاهت مرا به این باور می رساند که ما هر دو یک عاشق واقعی هستیم!

با نگاه درون چشمهای زیبایت راز دلت را میخوانم و این را میدانم که تو بهترینی! تو

همانی هستی که لایق منی !

نگاهم کن ، با نگاهت صدایم کن، با صدایت آرامم کن !

نگاهم کن ای عشق تا با نگاه به آن نگاه عاشقانه ات احساس خوشبختی کنم!

دفتر و خودکار خود را برداشته ام و میخواهم چند خطی از عشقم بنویسم

تویی که در روز خورشید و در شب ماه و ستاره ی منی بیتا...

تویی که مانند پرنده بال پرواز کردن به من دادی و مرا از قفس تنهاییم رها کردی

حال که تو را در کنارم میبینم، حس بی انتها بودن میکنم عشقم

حس پرواز در اوج آسمان ها را میکنم، با تو هر روزم زیباتر از روز گذشته است

با تو گذر هر فصل برایم شیرین است مخصوصا فصل پاییز خیلی دوست دارم بیتای من ...

اگر تو نباشی در کنارم عقربه های ساعت برایم نمیچرخد،

اگر هم بچرخد هر ثانیه اش برایم یک عمر میگذرد نفسم ...

مرا دیوانه کرده هر لحظه بودن با تو، دیوانه شدم، دیوانه ی عشق تو ...

وقتی به چشمانت مینگرم سرشار میشوم از جمله های زیبا برای تو ...

تو با من چه کردی که دارم می نویسم با تمام وجودم از تو ...

خیلی دوستت دارم بیتا خیلی هرچقدر بگم بازم کم گفتم بووس

روزی از دل پرسیدند : چه موقع شادی؟

 گفت:هروقت که عزیزی مرا یاد کند...

میدونی یعنی چی بیتا ؟ یعنی اینکه هرموقع تو شاد باشی منم شادم غمگین باشی منم غمگینم ، اگه خدایی نکرده بمیری منم میمیرم اگه اتفاقی واست بیوفته کلی به خودم فحش میدم که چرا پیشش نبودم و ازش محافظت نکردم؟

بیتا راستش میدوتی وقتی چند شب پیش باهم چت کردیم کلی یاد خاطره های قدیمیمون افتادم

به یاد  اون شبایی که منتظر میموندم تا مامانت بخوابه بیای چت

به یاد اون شبایی که دلقک بازی در میاوردم تا یکم بخندونمت و با خنده ی تو منم شاد بشم

به یاد اون شبایی که تا صبح بیدار بودیم ، و دوست نداشتیم خداحافظی کنیم

به یاد اون شبایی که هرماه روز آشناییمونو تبریک میگفتیم

به یاد اون شبایی که ...

بیتا ؟ خداشاهده خیلی دوستت دارم ، هیچوقت هیچوقت ازم جدا نشو چون بدونه تو میمیرم / میدونم که میگی نمیمیری ولی خداوکیلی میمیرم

بخدا وقتی رفتی کلی تلاش کردم تا برگردی چون دوستت داشتم / برا نامه نوشتم تا یاد اون روزا بیوفتی دیگه داشتم نا اومید میشدم تا ت نیمباز پیام دادی و گفتی که دوستم داری ! خیلی خوشحال شدم تلاشم بی نتیجه نبود...

بیتا خیلی دوستت دارم...

به خدا میسپارمت عشق من / هیچوقت نشو ازم جدا / قراره باهم باشیم و ازدواج کنیم

بوووس

سلام عزیزم.خوبی؟

چند شب پیش که با هم چت کردیم کلی یاد پارسال افتادم امیر 

واقعا دوران خوبی بود 

البته نه به جز یه چیزش که خودتم میدونی چیه 

امیـــــــــــــر یادته پارسال تو خیالاتمون با هم زندگی میکردیم.

صبح که میشد تو منو از خواب بیدار میکردی

یادته صبحونه با هم پنیر خوردیم با چای شیرین 

امیر یادت میاد یه روز تا نزدیکای ساعت 7 با هم چت میکردیم.وای یادش بخیر

اون روز یادت میاد که با هم رفتیم بازار ههههههههه

این شکلکو چی؟؟یادته؟؟==>>

هههههه

خیلی خوب بود خیلی خوب

یادته اومدیم شمال روی ساحل اسمامونو نوشتم عکسشو برات فرستادم؟

پارسال خرداد ماه هم خوب بود که یک روز کلا از صبح

تا شب هی میزنگیدیم میحرفیدیم.

اون روز وقتی گفتی میخای بری ارتش از پشت گوشی ی لحظه

خواستم گریه کنم نمیدونم حالا از صدام فهمیدی یا نه

هنوزم که هنوزه سر این ارتش ما دردسر داریم ولی یادت

باشه ها قول دادی بهم که نری عزیزم 

امیر خیلی دوست دارم با تو کلی خاطره دارم

خیلی زیاد بهت وابسته شدم

عاشقتم و همیشه عاشقت میمونم حتی اگه خدایی نکرده نکرده

از هم جدا شدیم بی خبر از هم شدیم بدون که توی قلبم هنوز هستی

یک سال زمان کمی واسه عاشق شدن و وابسته شدن نیست

عزیز دلم اینو بدون که با تمام وجودم دوست دارم و عاشقتم